♥ 웃 .ஜ۩۞۩ஜقــ-ـــروقــ-ــاطـ-ــيــ-ــஜ۩۞۩ஜ ღ♥ ...
♥ 웃 .ஜ۩۞۩ஜقــ-ـــروقــ-ــاطـ-ــيــ-ــஜ۩۞۩ஜ ღ♥ ...
درباره وبلاگ


در اين وبلاگ در مورد يه چيز خواصي نوشته نميشه بلكه در مورد مباحث مختلف بحث ميشه و اميداواريم از ديدن و خوندون اونا بهره لازمو بگيرين م يادتون نظره نظرهاتون هر چي پيشنهاد و انقاد دارين برامون بفرستين ممنون



ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 40
بازدید کل : 15795
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

آرشيو وبلاگ
دی 1391


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
شنبه 23 دی 1391برچسب:, :: 13:40 :: نويسنده : ஜ۩۞۩ஜ♥يه دوست♥ஜ۩۞۩ஜ

نایت اسکیندوستان عزیزم نظرها یادتون نره و در نظر سنجی شرکت کنین و اعضایی سایتمون بشین ممنون/////

 

 

 

 _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_


alarmed smileyhttp://emoticoner.com/files/emoticons/smileys/angry-smiley.gif?1292867547angel3 smileybrod kavelarg smileybrain slug smileyblast present smileysoldier babycrazy monkeyraccoonpink mousegreen scarfsmileysmouse girl

 

made by Laie

     

    

            

           

             

     

     

          

 

 

 

 

 

 

 

 

Blowing A Kiss Wearing Lipstick Blow A Kiss Morphings Lips 3 More Kisses

All My Love 

 With All My Love 

 

My Love

 
جمعه 22 دی 1391برچسب:, :: 21:34 :: نويسنده : ஜ۩۞۩ஜ♥يه دوست♥ஜ۩۞۩ஜ

 

شاعر چنین میفرماید  در مورد عشق عاشقی این دورو زمونه که ...

 


این روزا عمر عاشقی دوروزه

 

 

 

ایشالا پیر عاشقی بسوزه

 

 

 

بلا به دور از این دلای عاشق

 

 

 

كه جمعه عاشقند و شنبه فارغ!

 

 

 

 

 

گذاشته روی میز من ، یه پوشه

 

 

 

كه اسم عشق‌های بنده توشه

 

 

 

زری، پری،‌سكینه، زهره، سارا

 

 

 

وجیهه و ملیحه و ثریا

 

 

 

نگین و نازی و شهین و نسرین

 

 

 

مهین و مهری و پرند و پروین

 

 

 

چهارده فرشته و سه اختر

 

 

 

دولیلی و سه اشرف و دو آذر

 

 

 

سفید و سبزه ، گندمی و زاغی

 

 

 

بلوند و قهوه‌ای و پركلاغی ...

 

 

 

هزار خانمند توی این لیست

 

 

 

با عده‌ای كه اسم‌شون یادم نیست!

 

 

 

گذشت دوره‌ای كه ما یكی بود

 

 

 

خدا و عشق آدما یكی بود

 

 

 

نامه مجنون به حضور لیلی

 

 

 

می‌رسه اینترنتی و ایمیلی!

 

 

 

شیرین می‌ره می‌شینه پیش فرهاد

 

 

 

روی چمن تو پارك بهجت ‌آباد

 

 

 

زلفای رودابه دیگه بلند نیست

 

 

 

پله كه هس ، نیازی به كمند نیست

 

 

 

تو كوچه ، ‌غوغا می‌كنند و دعوا

 

 

 

چهار تا یوسف سر یك زلیخا!

 

 

 

نگاه عاشقانه بی‌فروغه

 

 

 

اگر می‌گن: «عاشقتم» دروغه

 

 

 

تو كوچه‌های غربی صناعت

 

 

 

عشقو گرفتن از شما جماعت

 

 

 

 

 

 

 

كجا شد اون ظرافت و كرشمه

 

 

 

نگاه دزدكی كنار چشمه؟

 

 

 

كجا شد اون به شونه تكیه كردن

 

 

 

كنار جوب آب ، گریه كردن

 

 

 

دلای بی‌افاده یادش به خیر

 

 

 

دختركای ساده یادش به خیر

 

 

 

من از ركود عشق در خروشم

 

 

 

اگر دروغ می‌گم ، بزن تو گوشم

 

 

 

تو قلب هیشكی عشق بی‌ریا نیست

 

 

 

حجب و حیا تو چشم آدما نیست

 

 

 

كشته دلبرند و ارتباطش

 

 

 

فقط برای برخی از نكاتش!

 

 

 

پرنده پر ، كلاغه پر ، صفا پر

 

 

 

صداقت از وجود آدما ، پر

 

 

 

دلا! قسم بخور ، اگر كه مردی

 

 

 

كه دیگه گرد عاشقی نگردی

 

 

 

ما توی صحبت رک و راستیم داداش

 

 

عشق اگه اینه ، ما نخواستیم داداش

 

 

 چند بیت شعر با حال:

۱:

من حاصل عمر خود ندارم جز غم

                                               ور عشقی ز نیک و بد ندارم جز غم

یک همدم با وفا ندیدم جز درد

                                                یک مونس نامرد ندارم جز غم  .

۲:

خوشا دردی که درمانش تو باشی

                                                     خوشا راهی که پایانش تو باشی

خوشا چشمی که رخسار تو بیند

                                                    خوشا ملکی که سلطانش تو باشی

من به این 2 تا جمله خیلی اعتقاد دارم شما چطور؟

1:

زندگی به دو نیم است نیمه ی اول به انتظار نیمه ی دوم و نیمه ی دوم در حسرت نیمه ی اول.

2:

عشق صدای سازگار است و بلای ماندگار  .

من که عشق خاصی ندارم اینو واسش بفرستم ولی شما اگه دارین حتمآ این کارو بکنین.

به نام آنکه فانوس عشق را در ظلمت قلبم جای داد

سینه ام را می شکافم و با قلمی از اشک و مرکبی از خون برایت می نویسم :

سلام بر تو که لطیف تر از بارانب و سرخ تر ازگلهای محبتی و زیباتر از شاخهسار عشقی.

میخواهم گلی از محبت بچینم و برایت بیاورم و آنگاه بر لبانت که سرخ تر از گلهای سرخ اند بوسه ای از عشق میزنم.

من غم را درسکوت و سکوت را در شب و شب را در بستر و بستر ری بریا اندیشیدن به تو دوست دارم

                                  اگر چشمان من دریاست تویی فانوس شبهایش

                                     اگر حرفی زدم از گل تویی معنا و مفهومش

 حال کن این شعررو :

 

قلم بتراشم از هر استخوانم

                                                   مرکب گیرم از خون رگانم

بگیرم کاغذی از پرده ی دل

                                                  نویسم بر تو دوست مهربانم:

 

                                      درد عشق و عاشقی درمان ندارد

                                      راز عشق و عاشقی پایان ندارد .

 

 اینم آخرین شعر این پست :

باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم

                                                       با جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم

من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران

                                                       اول به دست آرم تو را بعدآ گرفتارت شوم

 

و اما چند جمله ی زیبا در مورد عشق :

عشق:

تنها مرضی است که بیمار از آن  لذت میبرد.

عشق:

زودتر از نسیمی که بر بوستان میوزد نمود پیدا میکند

عشق:

معمولآ نوعی عذاب دردناک است ولی دور ماندن از ان مرگ است

 

اینم به عنوان حسن ختام چون خیلی دوستتون دارم :

زندگی زیباست نه به زیبایی حقیقت

حقیقت تلخ است نه به تلخی انتظار

انتظار سخت است نه سختی جدایی

امیدوارم که تونسته باشم این دوری طولانی مدت رو براتون جبران کرده باشم

http://www.up.jahaniha.com/images/vh2gmgjfvdnr8cfs0hmv.png

 
جمعه 22 دی 1391برچسب:س, :: 21:31 :: نويسنده : ஜ۩۞۩ஜ♥يه دوست♥ஜ۩۞۩ஜ

سلام دوستان عزیزم ببخشید مزاحتمون شدم یه چیز بگم و رفع زحمت کنم آقا نظر بدینو خودتونو عضو وب سایتمون کنین ممنون میشیم دیگه ممنون میشیم ههههههههههههههههههه

 
جمعه 22 دی 1391برچسب:,,,,, :: 20:22 :: نويسنده : ஜ۩۞۩ஜ♥يه دوست♥ஜ۩۞۩ஜ

 

روابط دختر و پسر

روابط دختر و پسر

 

روابط دختر و پسر قبل از ازدواج،درست یا نادرست؟

 

بالاخره روابط دختر و پسر چگونه باید باشد؟ برخی می گویند اصلا چه لزومی دارد روابط داشته باشیم؟ و برخی دیگر روابط کاملا آزاد را تجویز می کنند... نظر شما چیست؟

 

اگر کسی به شما بگوید کلاً رابطه بین دو جنس ممنوع است نه تنها مسلمان نیست بلکه به عقلش هم شک کنید!!! در دین مبین اسلام ، که برای همه شئون بشر برنامه جامع دارد برای روابط بین دو جنس بشر نیز حساسیت به خرج داده شده است و برای آن ضوابطی تعیین شده از جمله:

شناخت واقعیت های جنس مخالف: اول باید بدانیم که او نیز انسانی چون ماست که دارای ویژگیهای مثبت و منفی ، توانایی و ضعف و خصوصیات اخلاقی مثبت و منفی است. نباید ناراحتی ما از اعضای خانواده منجر به تصوری ایده آل و غیرواقعی از جنس مخالف شود.

 

شاهزاده ی رؤیایی! : خیالبافی افراطی درباره جنس مخالف به واقع بینی شما لطمه می زند. حواستان باشد آنقدر درباره اش رویاپردازی نکنید که کم کم خودتان هم خیالات خودتان را واقعیت بپندارید! 

ترس؟هیجان؟خصومت؟ هیچکدام!! باور کنید جنس مخالف شما نه دیوه نه فرشته! نه به آن شوری که تمام افراد غیر همجنس تان را وحشی و سوء استفاده گر بدانید نه به این بی نمکی که یکطرفه و در ذهنتان او را فرشته و عالیترین انسان بدانید.

 

کنترل خونسردی و صلابت شخصیت در مقابل او: تو یک انسانی و محترم، او نیز یک انسان است و دارای ارزش و احترام. پس وقتی با هم روبرو می شوید مثل دو انسان محترم ارزشمند رفتار کنید بدون اینکه هیجان زده شوی و دستپاچه از اینکه با جنس مخالفت روبرو شدی ، یا از آن طرف خیلی خودت را دست بالا بگیری که انگار فقط خودت محترمی!

دینت کجای این روابطه؟ حدود شرعی که درباره محرم و نامحرم در اسلام وارد شده است برخلاف نظر بعضیها، به حفظ احترام متقابل کمک می کند. می پرسید چگونه؟ وقتی شما بر اساس الگوی دینت ، چارچوب رفتاری را تعیین می کنی درواقع به طرف مقابلت می گویی من با تو مثل یک انسان رفتار می کنم و روابط ما نیز انسانی است نه بر اساس شهوت و جنسیت. خود شما می پسندید که به چشم یک انسان نگریسته شوید یا یک شئ جنسی؟

 

روابط پنهان؟  اگر قصد، ازدواج است چرا نباید خانواده ها در جریان قرار گیرند؟ فقط یک درصد احتمال بدهید که این آشنایی منجر به ازدواج نشود آنگاه تکلیف نامه ها، عکس ها و .... چه می شود؟ یا از کجا مطمئنید که شما اولین و آخرین نفر در زندگی این فردی هستید که با شما روابط پنهانی دارد؟ از کجا از روابط پنهانی او با دیگران – چه قبلاً چه در آینده و چه حتی همزمان با خودتان – خبر دارید؟

 

 

روابط دختر و پسر

روابط دختر و پسر

 

روابط صمیمانه قبل از عقد؛ نظر شما چیست؟ آشنایی و شناخت قبل از ازدواج، هم ازنظر عقل و هم از نظر شرع مقدس اسلام نه تنها جایز بلکه بسیار لازم است. اما این شناخت باید تحت نظر خانواده و بر اساس موازین اسلام باشد. و آنگاه پس از انتخاب بر اساس شناخت است که مهر و صمیمیت بین زوجین پس از عقد روز به روز بیشتر می شود وگرنه صمیمیتی که از شناخت متقابل سرچشمه نگرفته باشد ، بیشتر احساس و شوری ناشی از غلیان شهوت است که زود هم به سردی می گراید.

 

از همین رو پیامبر اکرم(ص) ارتباط زن و مرد نامحرم را نهی کردند و فرمودند: «هر مرد ی که با زن نامحرمی دست دهد ، دچار غضب الهی شود و هر کس با زن نامحرمی همراه شود و در جای خلوتی قرار گیرد ، در زنجیری از آتش قرار خواهد گرفت»


نداشتن روابط سبک، خودنمایی، و جلب توجه جنس مخالف در مجامع مختلف: در روانشناسی، اینگونه رفتارها نشانه عدم رشد کافی شخصیت در انسان است. انسانی که به لحاظ شخصیتی به سطوح بالاتر دسترسی پیدا می کند، بر اساس اصول و ضوابط عقلانی و انسانی عمل می کند نه برای جلب توجه دیگران.

خانواده از ازدواج زن و مرد به وجود می آید . و به دنبال این ارتباط است که بقای نسل حاصل می شود. اما اگر این روابط دختر و پسر شکل و قانون مناسبی نداشته باشد صرفاً بستری برای ارضای شهوت می باشد و آرامش و انسجام خانواده را متزلزل می کند.

 

پیامدهای روابط دختر و پسر

پیامدهای روابط دختر و پسر-یکی از پیش نیازها و کلیدهای موفقیت و آرامش در زندگی، آشنایی با روانشناسی ارتباطات و آگاهی از فنون و تکنیک های ارتباطی با گروههای مختلف اجتماعی بویژه گروه غیر همجنس می باشد.عدم تعریف روابط سالم و هدفمند بین گروههای غیر همجنس با تأکید بر رویکرد دینی و فرهنگ بومی و ملی، موجب تنش ها و تلخی های آزاردهنده بین اعضای خانواده بخصوص بین والدین و فرزندان نوجوان و جوان و نیز بروز آسیب‌هایی نظیر فرار دختران و پسران از خانه، ازدواج های ناموفق، دوستی های ناسالم دختران و پسران، احساس شکست و ناکامی در فرآیند این نوع دوستی ها و بدنبال آن گسترش اعتیاد، خودکشی، افسردگی، افت تحصیلی و دهها معضل و مشکل دیگر در بین لایه های مختلف اجتماع گردیده است.

بنابراین بازکاوی و تبین روابط دختر و پسر یکی از ضروریات بسیار مهم جامعه امروز ما به شمار می آید.

سه نوع روابط بین دختر و پسر وجود دارد:
در یک تقسیم بندی کلان سه نوع رابطه در جامعه امروز مابین گروههای غیر همجنس مشاهده می شود:
1-اولین گروه از روابط دختر و پسر، گروهی که بدون شناخت از مهارتهای ارتباطی و صرفاً با انگیزه های عاطفی، احساسی و البته با هدف ازدواج وارد عرصه روابط با جنس مخالف شده و با انگیزه‌ی شناخت بیشتر و آمادگی بهتر برای زندگی برتر! بر گستره و گرمی روابط می افزایند. و در این مسیر دیدارهای روزانه، گفتگوی تلفنی شبانه، پیامک‌های مستمر عاشقانه! و آرزوها و رؤیاهای کودکانه همه ذهن و زندگی دو طرف بخصوص، دختران را که عاطفی‌تر و زود باورترند را در برگرفته و در توهماتی افسانه ای فرو می غلتند. اما دیری نمی پاید که واقعیت ها چهره خشن خود را نمایان ساخته و واقعه تلخ مذکور بارها و بارها تکرار می شود.
فرایند معیوب مذکور زمانی رخ می دهد که دختر و پسر می توانند بدون طی کردن راههای پرخطر، بعد از تحصیل شرایط ازدواج، از طریق یک رابط واسط مجرب و متعهد که ازدواج کرده و در روابط زناشویی، فردی موفق و خوشبخت می باشد استفاده کرده و به راحتی می توانند فرد را هم تا حدّ هشتاد درصد شناسایی کنند. بدون اینکه دامنه حرارت علاقه و شور و هیجان ارتباط بین آنها گسترش یافته و دلبستگی موجب به حاشیه رانده شدن عقل در تصمیم گیریها شود؛ همسر آینده خود را بهتر و دقیق مورد شناسایی قرار دهند. البته بعد از شناخت کلیات و تأیید رابط و واسط و خانواده شان، در نشست ها و روابط سالم و آشکار (و نه پنهان) در منزل و منظر والدین دختر، جزئیات هم روشن شده و گام های محکم و مطمئن خود را به سوی ازدواجی پایدار و ماندگار و عشقی مبتنی بر عقل (و نه احساسی ناپایدار و کودکانه) بر می دارند.

2- گروه دوم روابط دختر و پسر، دختران و پسرانی هستند که نه برای ازدواج که صرفاً برای به اصطلاح دوستی و گذران اوقات فراغت و ارضاء نیازهای عاطفی خود و کسب تجربیاتی نو و تزریق شور و نشاط و هیجان به زندگی تکراری، به طرح دوستی و رابطه می پردازند.

 

 

روابط دختر و پسر,روابط پسر و دختر,آشنایی دختر و پسر

روابط دختر و پسر

 

این گروه ممکن است روزهای آغازین نسبتاً خوشی را با هم سپری کنند. اما وابستگی و علاقه ی توأم با تماسهای تلفنی، پیامک های مهیج و گفتگوها و دیدارهای پرخاطره تبادل هدایا و احساسات، این دوران را به فرآیندی غیرقابل بازگشت تبدیل نموده و دختر و پسر بدون تماس با یکدیگر (به شکل‌های مختلف) دچار نوعی احساس کمبود، کلافگی، بی حوصله شده و استرس و اضطراب و نگرانی، خوراک روزانه شان می شود.

برای مثال،پسر جوانی بعد از مواجه شدن با مخالفت والدین دوست دخترش برای ادامه ارتباط و انجام ازدواج با پاشیدن اسید به روی دختر ساده لوح (که او را عاشق خود می دانست) زندگی و زیبایی او را لگدمال کرد.

این گروه بدلیل غیر همجنس بودن نمی توانند برای همیشه دوستی خود را ادامه بدهند. چرا که بعد از ازدواج پسر یا دختر با فرد دیگری، قطع رابطه قطعی شده و طرفی که شاهد این ازدواج است، دنیایی پر از درد و حسرت و اندوه و احساس حقارت خواهد داشت. و آنکه ازدواج می کند، گاهی همسرش را با دوست غیرهمجنس خود مقایسه نموده، بین آن رؤیاهای شیرین و این واقعیت های نسبتاً تلخ و گزنده، گرفتار شده و زندگی را بر خود و همسرش تیره و تاریک نموده و با مرگ عاطفی(طلاق غیررسمی) هم آغوش می شوند.

 

هر چه دوستی ها و روابط دختر و  پسر قبل از ازدواج بیشتر و گسترده تر، درگیریها و تنش های بعد از ازدواج بیشتر، پس هیچ آدم عاقل و دوراندیشی به دوستی ها و در واقع دشمنی های قبل از ازدواج تن نمی دهند.در این گروه از روابط دختر و پسر،نیز همچون گروه اول افراد از نظر فعالیت های درسی دچار افت تحصیلی شده و به لحاظ روحی و روانی از بی ثباتی و ناآرامی و افسردگی رنج می برند.در این نوع از روابط دختر و پسر خوشی های کودکانه ی خیابانی. و تلفنی و ... به سرعت به پایان می رسد و زمستانی سرد و پر درد و حسرت فرا می رسد. از نظر اجتماعی نیز بین دوستان، آشنایان و خویشان، شکست سختی را متحمل شده و نگاه دیگران به این گروه، نگاهی توأم با بی اعتمادی و بدبینی خواهد بود.

به لحاظ اخلاقی بی مبالات و نیز در بعد اعتقادی دچار تردید و دودلی در انجام فرایض دینی می شوند. چرا که همواره احساس گناه (رابطه عاطفی، شخصی، تحریک آمیز با نامحرم از نظر شرعی حرام و از نظر روانشناختی باعث خود کم بینی و بی ثباتی و استرس می شود) نموده و خود را در انجام تکالیف شرعی، سست و شکست خورده تلقی می کنند.

3- گروه سوم از روابط دختر و پسر، دختران و پسرانی هستند که دوران خوش دوستی های قبل از ازدواجشان بسیار وحشتناک‌تر و سیاه‌تر به پایان می رسد. که در این اجمال (به جای نقل دهها حادثه و رویداد واقعی که در آرشیو نگارنده پرونده پر حجم و سنگینی را تشکیل داده است) پیامدهای شوم و ناگوار این نوع دوستی ها را با تأکید بر خلاصه چند نمونه حادثه مرور می کنیم.

 

* دختری بعد از افشا شدن اهداف پلید دوست پسرش! تصمیم به قطع رابطه می گیرد. اما پسر با تهدید، خواهان ادامه روابط می شود. دختر امتناع می کند. پس با همدستی دوستانش، دوست دخترش را ربوده و یک هفته در زیر زمین منزلی مورد آزار و اذیت قرار داده و رهایش می کنند و از تمامی صحنه ها عکس و فیلم گرفته و دخترک را تهدید می کنند که اگر ماجرا را با کسی یا کسانی در میان بگذارند و دردسر ایجاد کند، با تکثیر و توزیع تصاویر مذکور در سطح محله و شهر، آینده اش را به تباهی می کشند. این، همان کسی بود که روز و شبی را بدون ارسال پیامهای عاشقانه و دیدارهای عاشقانه! با دوست دخترش سپری نمی کرد. قلب های تیرخورده و هدایای گاهی گرانقیمت و گردش ها و تفریح های پر از احساس و هیجان را از اصلی ترین برنامه های زندگی خود می دانست.

 


*سرقت از اموال والدین و خویشان برای تأمین مخارج دوستی های خیابانی و پنهانی، بازی کردن با احساسات دختران ساده لوح و خوش باور با وعده ازدواج (پسر جوانی به 5 دختر وعده ازدواج داده و از هر 5 نفر مبالغی را به سرقت برده و صدمات حیثیتی به آنان وارد ساخته)، قتل های خانوادگی از دیگر عوارض و پیامدهای تلخ و ناگوار روابط دختر و پسر و دوستی های قبل از ازدواج است که همه روزه در جامعه روی می دهد.

*دختر جوانی، بعد از مطمئن شدن از اینکه دوست پسرش با دختر دیگری طرح دوستی ریخته. در پی تعقیب برآمد،  آنان را در پارکی در حال قدم زدن دیده به خانه بازگشت درِ اطاقش را از داخل قفل کرد و گاز شهری را باز کرد و ...

* خانم جوانی با نگارنده (به عنوان مشاور خانواده) تماس گرفت و گفت: بر اساس توصیه ها و گفته های شما و معیارهایی که برای انتخاب همسر به من داده بودید. با جوانی با فرهنگ و با اصالت ازدواج کردم دو سالی است که با هم زندگی می کنیم. زندگی خوب و خوشی داریم. امّا چند روزی است که زندگی آرام و شیرینم در گرداب ناآرامی و تلخی فرو افتاده است. سر و کلّه دوست پسری که قبل از ازدواج با او مدتی رابطه عاطفی و کلامی داشتم، پیدا شده و با تهدید و ارعاب می گوید اگر با من نباشی تمامی خاطرات و با هم بودن هایمان را به همسرت خواهم گفت، چه کنم؟


این دوستی ها چه به ازدواج منجر شود و چه به جدایی ختم شود در هر دو صورت آثار و عوارض تلخ و گزنده و سیاهی را در بر دارد. لذا هیچ آدم عاقلی به صرف گذران چند روز به اصطلاح خوش امروز، فرداهای خود را تیره و تباه نمی کند...

دوستی خیابانی دختر و پسر

دوستی های خیابانی دختران و پسران در ایران + عکس

این جملات جملات تکراری بسیاری از دختران و پسران ایرانیه که در اثر یک اشتباه مسیر زندگی شون تغییر کرده. یک تماس و آغاز رابطه ای بدون شناخت با سرانجام مبهم و غیر قابل پیش بینی.

دوستی های خیابانی و آشنا شدن دختران و پسران به دور از چشم والدین یکی از معضلات اجتماعی است . علل اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در جوامع باعث شده سن ازدواج بالا رود و جوانان کمتر تشکیل خانواده بدهند که البته دنیای ارتباطات نیز در شیوع این معضل نقش بسزایی را دارد .
انسان دارای نیازهای مختلف زیستی، اجتماعی، عاطفی و شناختی می باشد. او نیازمند خوردن، آشامیدن و تعامل بادیگران است. این تعامل در پی پاسخ به سوال های شناختی خود است و بالاخره مهمترین نیاز انسانی محبت کردن و مورد محبت واقع شدن است. برخی از روانشناسان با بررسی نیازهای مختلف بشری و سطح بندی آن بر تامین نیازهای عاطفی در دوران نوجوانی و جوانی تاکید فراوان دارند.
اما مسئله ای که در اینجا می تواند مطرح باشد. تامین نیازهای عاطفی از طریق رابطه با جنس مخالف است که اصطلاحا در جامعه ما از آن با نام “دوست دختر” و “دوست پسر” یاد می کنند.
مقصود از دوستی های دختر و پسر رابطه ای نسبتا صمیمانه و گرم و پنهانی که از طریق دیدارهای مخفیانه و رد و بدل کردن هدیه یا برقرار ساختن ارتباط تلفنی بین دختر و پسر ایجاد می شود. اما گسترش چنین روابطی تاثیر منفی در کانون های خانوادگی دارد پایه های خانواده سالم که هسته ای از تشکیلات اجتماع می باشد را متزلزل کرده است . لذا برای جلو گیری از پیشرفت این معضل به علل ممنو عیت چنین روابطی پر داخته می شود تا هر ذهن آگاهی با دانستن این مطالب ، آگاه تر از پیش باشد .

این علل عبارتند از :

۱) شرع

اسلام اهمیت ویژه ای برای ازدواج قائل شده است و مخالف رهبانیت و و دنیا گریزی می باشد حتی احادیث و روایات معتبر و معروفی در زمینه ازدواج و جود دارد که اشهر آن حدیث پیامبر اکرم “ص”است که می فرماید”النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی ” در قران نیزکه کتاب آسمانی دین ماست دستور اکید بر ازدواج صادر شده است و ازدواج را باعث آرامش و تسکین خلقت ، همسر را از آیات و نشانه های الهی می داند و لیکن شرع برای ازدواج قواعد و مقرراتی را وضع نموده است که رعایت آن لازم می باشد البته حرمت رابطه زن و مرد نامحرم مخصوص دین اسلام نیست و تمام ادیان آسمانی و الهی شرم وحیا را برای زن ومردبخصوص زن ومرد جوان لازم دانسته اند اگر امروزه در کشورهای دیگر و اکثرا غربی بی بند وباری رایج است ناشی از دین آنها نیست. در کنار دین اسلام ” مسیحیت ” است.

آیا مسیحیت رابطه های این چنین که در بین پیروان این دین رایج است را جایز شمرده است؟ خیر چنین نیست. صفت حضرت مریم “عذرا ” است و عذرا یعنی “پاکدامن ” لقب عیسی “ع ” “مسیح” است یعنی پاک در کتاب و سنت حضرت عیسی “ع” هم هیچ جوازی برای دریدن پرده حیاو شرم دیده نمی شود پس از این بی بندوباری رایج ناشی از تحریفات بعدی است. در زندگی سایر پیامبران الهی مثل حضرت موسی”ع” می بینیم به ریزترین مسا ئل حیا توجه شده به حدی که وقتی حضرت موسی “ع” با دختران شعیب پیغمبر به نزد آن حضرت می رفتند . در جلوی ایشان حرکت کردند. یاحضرت ابراهیم”ع” که سرآمد غیرت و نلموس پرستی در پیغمبران است .

همچنین داستان معروف یوسف و زلیخا که به تعبیر قرآن احسن القصص قرآن است.حضرت یوسف “ع” در عین جوانی و زیبایی در مقابل عشق زلیخا به ایشان به خداوند پناه برده ودامنخودرابه گناه نیالود پس با دقت در تاریخ انبیاواولیا گذشته و سایرادیان و دین مبین اسلام می بینیم هیچ دین و مذهبی بی بندوباری و بی قاعدگی در روابط زن ومرد را پیشنهاد نکرده است. اگر رهبانیت و ترک زدواج هم در بعضی از مجامع دیده می شود. فقط بر اثر تحریفات است. پس اولین عامل مورد بررسی قرار گرفت که ادیان آسمانی ازجمله برای ازدواج قانون تعیین نموده وپیروان خود رابه داشتن حیا رهنمون ساخته اند .

۲) قانون

دومین علت ممنوعیت این نوع روابط در جامعه ما قانون است که چنین روابطی را ممنوع کرده است .

۳) عرف

سومین علت عرف می باشد البته این عامل ناشی از همان متدین بودن مردم ماست و لی وجه تمایزی با علت و فلسفه شرع دارد که باید ذکر شود .

۴) دلیل عقلی

چهارمین علت دلیل عقلی بررد رابطه دوستی بین دختر و پسر جوان و نو جوان می باشد این تنها علتی است که هیچ کس نمی تواند از آن فرار کند ، زیرا در مورد ممنوعیت دین گاهی غفلت موجب فراموشی دستورات دینی می گردد و در مورد ممنوعیت قانون به علت اجرای ناقص قانون یا عدم دسترسی به همه مجرمین فرار از قانون و مجازات پیش می آید . در مورد ممنوعیت عرف نیز در بعضی از شرایط افرادی یافت می شوند که پای بندی به عرف ندارد و کارهای ضد عرفی را خیلی راحت انجام داده ووقعی به سر زنش های اطرافیان نمی گذارند.و لی فرار از ممنوعیت عقلی امکان پذیر نیست و با استدلالات عقلی که بیان خواهد شد هر وجدان بیداری به قضاوت نشسته اعمال خود را می سنجد و هیچ راه فراری از وجدان و عقل انسان نیست .

در واقع پیامد این نوع دوستی ها از دو راه خارج نیست .یا منجر به ازدواج می شود یا اینکه با شکست مواجه می گردد.در مورداول که بسیار نیز نادر است و در مواردی از قبیل عقد اجباری یا اطلاع خانواده هاست . دراین فرض حس اعتماد به طرف مقابل که یکی از ارکان اساسی زندگی زناشویی است از بین می رود . طرفین هر لحظه انتظار خیانت طرف دیگر را دارند . مرد بیرون از خانه دل به کار نمی بندد چرا که از خانه اش مطمئن نیست در بعضی موارد پیش آمده که مرد،زن خود را در داخل حبس نمودهدر ها را از روی او قفل کرده است از طرفی زن تمام مدت دلشوره دارد که زن جدیدی وارد زندگی اش نشود . با یک لحظه تاخیر مرد او را مورد باز خواست قرار می دهد و …….

از همین جا زیربنای اختلاف و ناساز گاریهاگذاشته می شود و در نتیجه این ازدواج منجر به طلاق و جدایی می شود .اما در فرض دوم که این دوستی با شکست مواجه می شود ضربه اصلی به دختر وارد می گردد زیرا دختر به خاطر احساسات و عواطفی که دارد زود دلبسته طرف مفابل شده و بعد از شکست دچار طو فان عواطف و هیجانات روحی می گردد طوری که اصلا” هیچ مردی را به عنوان مرد زندگی نمی تواند قبول کند .

حال چنین دختر و پسری که وارد زندگی های جداگانه ای می شوند آیا صلاحیت این را دارند که شریک خوبی برای همسرشان باشند ؟در این فرض علاوه براز بین رفتن حس اعتماد به صداقت نیز که از دیگر ارکان اصلی زندگی خانوادگی استاز بین می رود . چرا که هر فرد برای کتمان گذشته خود متوسل به دروغشده و می خواهد سابقه دوستی اش با فرد دیگری را از همسرش مخفی نگه دارد و احساس گناه شکاکی ، پشیمانی و افسردگی جایگزین صلح و صفا و دوستی و آرامش در چنین زندگی می شود .

حال جوانان و نو جوانان عزیز خود به قضاوت بنشینید آیا یک دوستی بی پایه و اساس چقدر ارزش دارد که انسان ارزش های والای انسانیت خود را زیر پا بگذارد و یک عمر خود را تیره بخت کند .

کارشناسان دوران بلوغ را بحرانی ترین دوره زندگی هر فرد می دانند زیرا در آغاز این دوره نوجوانان به علت شکوفایی غرایز و افزایش حالات هیجانی، گرایش شدیدی به جنس مخالف خود پیدا می کنند. معمولا در دوره نوجوانی، فرد به دنبال تایید شدن از سوی گروه همسالان و مورد توجه قرار گرفتن توسط جنس مخالف است و این مساله سبب می شود تا اعتماد به نفس نوجوان تقویت شود.

نوجوان به این وسیله تا حد زیادی نیازهای عاطفی و احساسی خود را تامین می کند زیرا به فراخور سن از خانواده و به ویژه والدین فاصله گرفته و معمولا در بیشتر مواقع با آنها دچار مشکل می شود.

متاسفانه بارها دیده شده زمانی که خانواده نتواند در ارتباط با نوجوان نقش اساسی خود را به خوبی ایفا کند و به اصطلاح خلاء عاطفی در روابط میان والدین و فرزندان ایجاد شود، زمینه های گرایش نوجوانان به سمت آسیب های اجتماعی و روابط آسیب زا بیشتر می شود .
با توجه به این شرایط ، نوجوانی که در دوره بلوغ قرار دارد با آشفتگی هویت و خلاء وجودی مواجه می شود و برای کاهش اضطراب و رهایی از بحران هویت و سرگشتگی، به سمت دوستی با جنس مخالف گرایش می یابد و می پندارد که می تواند در رابطه با جنس مخالف به آرامش برسد.
متاسفانه یکی دیگر از مهمترین دلایلی که سبب شده تا رابطه خانواده و فرزندان به سردی بگراید ناتوانی والدین در پاسخگویی صحیح و به موقع به نیازهای اساسی نوجونان است زیرا در چند دهه گذشته والدین ایرانی نتوانسته اند برخورد صحیح و مناسب با دوستی فرزندانشان با جنس مخالف داشته باشند و به اصطلاح یا افراطی رفتار کرده اند و یا تفریط را بر گزیده اند.

بارها دیده شده خانواده های سنتی پس از اطلاع از دوستی فرزند خود با جنس مخالف بسیار خشن برخورد کرده و سعی کرده اند با زور و تهدید آنها را از ادامه رابطه منع کنند اما در مقابل بوده اند عده ای از والدین که با ژست روشنفکری فرزندان خود را در رابطه با جنس مخالف آزاد گذاشته و به اصطلاح عامیانه از آن سوی بام سقوط کرده اند.

متاسفانه کمتر خانواده ایرانی توانسته است با این مساله به صورت منطقی برخورد کرده و از راهنمایی روانشناسان و مشاوران و مددکاران اجتماعی بهره گیرد و با نظارت صحیح بر دوستی فرزند خود با جنس مخالف احتمال بروز آسیب ها را از بین ببرد و یا به حداقل برساند.
همان گونه که گفته شد برخورد خانواده بر اساس شرایط فرهنگی کشورمان با دوستی با جنس مخالف در ارتباط با جنسیت فرزندانشان نیز متفاوت است.

اکنون در برخی از خانواده های ایرانی دوستی پسران با دختران امری پذیرفته شده تلقی می شود و بارها دیده شده که پسران به راحتی می توانند با دختران بیرون روند و حتی آنها را به خانه دعوت کنند و متاسفانه والدین آنها با این مساله بسیار عادی رفتار می کنند.

در این میان تنها خانوداه را نمی توان مقصر دانست زیرا متاسفانه مسوولان فرهنگی و اجتماعی کشورمان در این مورد بسیار غفلت کرده اند و بیشتر آنها در چند سال گذشته سعی می کردند تا با تکذیب این روابط ،صورت مساله را پاک کنند در حالی که این اقدام سبب شد تا روابط دختران و پسران و دوستی های آنها تبدیل به یم مساله بحرانی شدید شود.

رسانه ها نیز به تبع شرایط سنتی و فرهنگ حاکم بر کشور هیچگاه به طور صحیح و مناسب به این مساله نمی پرداختند البته باید گفت که در چند سال گذشته صدا و سیما با به تصویر کشیدن برخی از این روابط و تبعات آن ،سعی کرد نتیجه دوستی های خیابانی را در جامعه مطرح کند اما این اقدام کافی نبوده است زیرا تنها به ارائه هشدار به جوانان و نوجوانان بسنده کرده و کمتر به عوامل پیشگیری و چگونگی رها شدن از آسیب های این مساله و گذراندن تبعات آن پرداخته شده است.

باید گفت که جامعه ما با کمبود اطلاع رسانی مستقیم و بی پرده در این مورد روبه روست زیرا خطوط قرمز اجتماعی حاکم بر رسانه ها و و روابط خانوادگی اجازه اطلاع رسانی دقیق را به کارشناسان و مسوولان نمی دهد.
نقش پسران و دختران در گرایش به جنس مخالف

پسران ایرانی، داشتن دوست دختر را نوعی محبوبیت، قدرت اجتماعی و عامل موفقیت محسوب کرده و سعی می کنند نیازهای جنسی و عاطفی خود را از طریق دوستی های افراطی برطرف کنند.
البته این مساله برای دختران متفاوت است به طوری که آنها ارتباط با پسران را نوعی جذابیت برای خود تلقی کرده و فکر می کنند که در صورت داشتن رابطه با جنس مخالف این دوستی ها به حتم به ازدواج منتهی خواهد شد. بیشتر دختران نوجوان و جوانان در ارتباط با جنس مخالف به دنبال یک رابطه عاشقانه و آرمانی و رمانتیک هستند که باید به ازدواج ختم شود.
در مقابل بیشتر پسران تنها به جنبه غریزی مساله اهمیت می دهند و به دنبال کسب لذت های جنسی خود با به کار بردن وعده های فریبنده و دروغین هستند و در بیشتر مواقع موفق می شوند دختران را تسلیم خواسته های خود کنند.
ازدواج و دوستی های خیابانی
یکی دیگر دوستی از علل گرایش دختران به دوستی های خیابانی به بهانه شناخت برای ازدواج است .اکنون بسیاری از جوانان می خواهند بر خلاف شیوه سنتی خود، همسرانشان را انتخاب کنند که برای رهایی از امکان انتخاب والدینشان ، بدون تحقیق و بررسی به دوستی های خیابانی روی می آورند و درصدند تا به این شکا همسرشان را انتخاب کنند. حال با توجه به اینکه بسیاری از پسران توان تشکیل خانواده از طریق ازدواج را ندارند برای برطرف کردن نیازهای جنسی و عاطفی خود به این گونه دوستی ها روی می آورند و با فریب دختران در قالب ازدواج، شرنوشت شومی را برای آنها رقم می زنند.

نتایج یک تحقیق انجام شده از سوی انجمن مددکاری علمی ایران، نشان می دهد که تنها ۱۰ درصد از ارتباطاتی که قبل از ازدواج در میان دختران و پسران وجود دارد به ازدواج منجر می شود و در ۹۰ درصد باقی این ارتباطات قطع خواهد شد.

در این تحقیق که در ۵ استان بزرگ کشور و از بین ۳۰ هزار نفر نمونه انجام گرفته است نتایج نشان می دهد که از بین همه این افراد تنها ۱۰ درصد با دوست خود ازدواج کرده اند و بقیه ارتباط ها با گذشت زمان به جدایی ختم شده است.

بر اساس نتیجه دیگری که از این تحقیق حاصل شده است ، این دوستی ها از یک ماه تا ۷ سال ادامه داشته اما در همه موارد نتایج یکسان بوده است.
نکته قابل توجه دیگری که از این پژوهش به دست آمده است نشانگر این موضوع است که از این رقم نیز تنها ۲ درصد از این ازدواج ها با هدف های فردی و علاقه به طرف مقابل انجام شده است و ۸ درصد مابقی به دلایل مالی و دارابودن امکانات فرد به ازدواج منجر شده است.

 
سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 19:31 :: نويسنده : ஜ۩۞۩ஜ♥يه دوست♥ஜ۩۞۩ஜ

طالع بینیهزاران سال پیش آسمان شب برای مردم نسبت به امروز اهمیت بیشتری داشت. آنها نقوش به‌هم ریخته ستارگان را به‌عنوان تصویری از جهان زمینی می‌پنداشتند و نام اشیا و قهرمانان افسانه‌ای و بیش از هرچیز جانوران موردعلاقه و احترام خود را به این نقوش آسمانی می‌دادند. علاوه براین، آنها به فرایندهایی که در آسمان شکل می‌گرفتند هم توجه می‌کردند. آنها مشاهده می‌کردند چگونه ماه به طور منظم و به تناوب تغییرشکل می‌دهد و این نکته را دریافتند که تعدادی از ستاره‌های درخشان متفاوت از اغلب ستارگان دیگر حرکت می‌کنند و آنها را ستاره‌های مهاجر و سیاره‌ها نامیدند و با اشتیاق می‌خواستند بدانند که این بازی‌های آسمانی منحصربه‌فرد چه معنا و مفهومی برای آنها می‌تواند داشته باشد. به عنوان مثال مصریان از زمان خیلی قدیم رابطه قابل اعتمادی میان پدیده‌های آسمانی و فرایندهای زمینی یافته بودند. این گونه بود که طالع‌بینی به وجود آمد، شبه علمی که در آن انسان براساس وضعیت ستارگان به ظاهر می‌تواند آینده را پیشگویی کند. آنچه ما امروز به عنوان طالع‌بینی یا علم ستاره‌خوانی می‌شناسیم، ریشه تاریخی‌اش به راهبان بابلی در دوران باستان برمی‌گردد. یونانیان و سپس رومیان دانش و آگاهی خود را در این‌باره از بابلی‌ها به دست آوردند و آن را توسعه دادند. به هرحال در دوران باستان طالع‌بینان یا منجمان تنها به پیشگویی سرنوشت شاهان می‌پرداختند اما از حدود ۲هزار سال قبل به تعبیر و تفسیر آینده مردم عادی نیز پرداختند. آنها برای این کار آنچه را که اصطلاحا طالع‌نما نامیده می‌شد و در آن وضعیت سیاره‌ها در لحظه تولد شخص کشیده شده است را تهیه می‌کردند و بعد از آن، براساس حرکت ستاره‌ها سعی می‌کردند آینده فرد را پیش‌بینی کنند.

دلیلی به نام تنبلی

یکی از علل رواج طالع‌بینی و فالگیری در عصر حاضر این است که انسان امروزی نسبت به انسان‌های دوران گذشته تنبل‌تر شده است. یکی دیگر از این علل، احساس تنهایی است که گریبان قسمت عمده‌ای از مردم روی زمین را گرفته است و یکی دیگر از این عوامل تلقین است. تنهایی، ناراحتی خیال، توانایی نداشتن در ایجاد رابطه با دیگران، نیاز به پیشرفت و موفقیت در کار، حل مسائل عشقی، عاطفی و زناشویی باعث می‌شود گاه افراد تحصیلکرده و روشنفکر هم تحت القائات دیگران دست به دامان این مسائل شوند و نداشتن قدرت و توانایی خود را برای حل مشکلات به این صورت ابراز دارند. درواقع به همان نسبت که مشکلات فردی و اجتماعی انسان زیاد شده به همان نسبت هم از میزان صبر و وقت او کم شده است و می‌خواهد به هرنحوی که شده راه‌حلی برای مشکلاتش بیابد.

علم طالع‌بینی یا هنر سرکیسه کردن؟

طالع‌بینی در گذشته به عنوان علمی غیرقابل انکار وجود داشت و این علم شاخه‌های مختلفی مثل تعبیرخواب و پیشگویی آینده جهان را دربرمی‌گرفت. همانطور که در داستان‌هایی به نقل از قرآن کریم و احادیث آمده که پادشاهان یک عصر توسط ستاره‌شناسان دربار از نابودی حکومت خود اطلاع پیدا می‌کردند. مثل تولد حضرت موسی‌(ع)که فرعون بعد از شنیدن این پیشگویی دستور داد، همه کودکان پسری که به دنیا می‌آیند را بکشند. همین‌طور منجمان در مورد ولادت پیامبران دیگر هم پیشگویی‌های دقیقی داشته‌اند که به هیچ‌عنوان نمی‌توان نقصی در آنها یافت و این حقایق را زیرسؤال برد و آن را انکار کرد. اما چیزی که اکنون درباره آن بحث می‌کنیم کسب و کار عده‌ای است که به نام طالع‌بینی مردم را سرکیسه می‌کنند و این افراد بدون تفکر زندگی خود را به آن می‌سپارند. در حالی‌که این علم نیاز به درجه بالایی از دانش و عرفان و خودساختگی دارد که کسی هم به این مرتبه رسیده باشد بعید است که توانش را برای سرگرمی و پول در آوردن هدر دهد، بنابراین پیشگویی‌ها و طالع‌بینی‌هایی که در حال حاضر باب شده و روبه گسترش نیز هستند را نمی‌توان علمی دانست و به آن اعتماد کرد.

نمی‌شود همه پیشگویی‌ها را رد کرد

فال و طالع‌بینی موضوعی است که همه ما کم و بیش با آن سروکار داشته‌ایم و سؤالات زیادی در این رابطه بی‌پاسخ مانده که: آیا فال فقط یک سرگرمی است؟ طالع‌بینی علم است یا خرافات؟ چرا بعضی‌ها به طالع‌بینی اعتقاد ویژه دارند؟ پدیده فال و طالع‌بینی در دوران مختلف و اقصی نقاط جهان به گونه‌ای مختلف وجود داشته و دارد مثل فال بودا در هند، فال ای- چینگ در چین و فال قهوه از جمله فال‌های معروف جهانی هستند که جزو اسناد تاریخی سرزمین‌شان به‌شمار می‌آیند. در کشور ما هم فال حافظ از احترام و اعتبار ویژه‌ای برخوردار است. درواقع فال و طالع‌بینی روش‌هایی هستند برای شناخت آینده و به این دلیل افراد به آنها روی می‌آورند که از اتفاقی که در آینده ممکن است رخ بدهد باخبر شوند. اما باید به این باور برسیم که تخته سیاهی در آسمان نیست که آینده ما را در آن نوشته باشند و سرنوشت ما به دست خود ما نوشته می‌شود چنانچه در قرآن کریم آمده است که سرنوشت هر قوم در دستان خود آن قوم است. ما معتقدیم آینده نوشته نشده، سرنوشت و تقدیر هم اکنون درحال نگارش است، پس کسی نمی‌تواند از آنچه نوشته نشده به ما خبری بدهد. ولی از جهت دیگر نمی‌توانیم منکر پیشگویی‌های بزرگ تاریخ بشری هم، شویم. درواقع این مسائل را نمی‌توان به‌طور کلی رد کرد ولی اثباتش هم بسیار مشکل است. اگر مثبت‌اندیش باشیم، می‌توان آن را جزء فراعلم قرار داد و اگر منفی‌نگر باشیم بگوییم خرافاتی بیش نیستند.

استفاده‌ای که می‌توانید از طالع‌بینی بکنید

نکته مهم در مورد طالع‌بینی و فال این است که هنگام فال گرفتن می‌توانیم بفهمیم چیزی را که در ذهن داریم قابل اجراست یا خیر و اگر طالع ما بد بود چه کنیم؟ بسیاری افراد وقتی طالع‌شان بد می‌آید از خواسته خود انصراف می‌دهند. مثلا اگر برای قبولی در کنکور نیت می‌کنند و بد می‌آید و آن وقت می‌گویند، پس درس خواندن دیگر بی‌فایده است چون رد شدن خود را حتمی می‌دانند. اما باید باور داشته باشیم طالع‌بینی تقدیر ما نیست و وقتی بد شد باید خوشحال باشیم که از ناخودآگاه خود با خبر شدیم و دانستیم آرزوی ما با باورهای درونی ما در تضاد هستند. پس وظیفه ما این است که باور خود را تغییر دهیم نه اینکه از آرزوی خود دست بکشیم، مگر آنکه آن خواسته برای ما اهمیت چندانی نداشته باشد. ولی اگر اهمیت دارد وظیفه داریم باورهای خود را نسبت به چیزی که برای ما بد آمده، تغییر دهیم. همچنین اگر طالع ما خوب بود باید بدانیم که بیان می‌کند تصویر ذهنی ما درست است و تا زمانی که این تصویر ذهنی ماست رخداد دلخواه ما انجام می‌شود و اگر تغییر کند آینده هم تغییر می‌کند. در هرصورت انسان باید به خدای بزرگ و متعال توکل کند و سپس از تحمل و منطق خود استفاده کند تا بتواند بهتر تصمیم بگیرد و از عواقب اعتماد به طالع‌بینی چه خوب باشد چه بد در امان بماند.

چرا آدم‌ها طالع‌بینی را دوست دارند؟

۱- از دیدگاه روانشناسی طالع‌بینی جاذبه‌ای بسیار قوی به شمار می‌رود، زیرا درباره شخصیت و طبیعت افراد بحث می‌کند، بنابراین به موضوع جالبی برای سرگرمی افراد تبدیل می‌شود.

۲- طالع‌بینی را می‌توان راه فرار مناسب برای افرادی دانست که می‌خواهند به هر نحوی شده از تصمیم‌گیری شانه خالی کنند و از طالع‌بینی به عنوان کمکی برای تصمیم‌گیری استفاده کنند. درواقع آنها هر تصمیمی را بهتر از بی‌تصمیمی می‌دانند و طالع‌بینی کمک می‌کند تا آنها تصمیمی بگیرند حتی اگر به ضررشان باشد.

۳- بعضی افراد هرگاه با سؤال گیج‌کننده‌ای مواجه شده‌اند و نتوانستند به طور منطقی و ساده به آن پاسخ دهند به طالع‌بینی مراجعه می‌کنند. مثلا آیا ازدواج این ۲نفر حتما موفق خواهد بود؟ آیا آغاز یک کار تجاری با موفقیت همراه خواهد بود؟ یا سؤالاتی از این دست که فکر می‌کنند فقط طالع‌بینی می‌تواند به آنها جواب دهد.

۴- کسانی که در زمینه طالع‌بینی فعالیت می‌کنند بیشتراوقات خود را در موقعیتی رازآمیز می‌بینند. موقعیتی ویژه که با علوم غریبه در ارتباط است. آنها از علائم عجیب استفاده می‌کنند، جدول‌های نجومی را به کار می‌گیرند و همواره احساس می‌کنند بر نیروهایی احاطه دارند که برای علم ناآشناست. این مسائل برای دیگران جاذبه دارد و آنها را به خود جذب می‌کند.

۵- از همه مهم‌تر علتی که موجب می‌شود طالع‌بینی رشد فراوانی پیدا کند در یک کلمه خلاصه می‌شود و آن «پول» است. طالع‌بینان حرفه‌ای از راه‌های گوناگون به کسب پول می‌پردازند و همان‌طور که بسیاری از رسانه‌ها و روزنامه‌ها تضمین فروش روزانه خود را مرهون ستون طالع‌بینی می‌دانند. به این ترتیب طالع‌بینی در دنیای امروز به تجارتی سودآور تبدیل شده است که نفرات اصلی آن راهکارهای زیادی می‌اندیشند تا بتوانند همچنان درآمد کسب کنند.

شما اشتباهات طالع‌بین‌ها را فراموش می‌کنید

این قضیه قابل انکار نیست که انسان‌های زیادی هستند که اعتقاد دارند فال و طالع آنها کاملا صحیح است. آنها برای کارهای عادی و روزمره خود به پیشگویی‌ها روی می‌آورند و براساس آن تصمیم‌گیری می‌کنند اما آنها با این کارشان مرتکب اشتباه می‌شوند. به عنوان مثال اگر کسی به شما بگوید که امروز پول زیادی به دست خواهید آورد و بعد از ساعتی شما پولی روی زمین پیدا کردید این می‌تواند دلیل این باشد که پیشگویی او درست بوده. بعضی طالع‌بینی‌ها می‌گویند امروز دوست‌ قدیمی‌تان با شما تماس می‌گیرد و برای رفع مشکل خود به کمک شما احتیاج دارد؛ آیا واقعا در آن روز دوست‌ قدیمی‌تان با شما تماس گرفته است؟ یا می‌گوید شما امروز عشق خود را پیدا می‌کنید؛ آیا واقعا شما در آن روز عشق خود را پیدا کرده‌اید؟ به بیان دیگر چه تعداد از پیشگویی‌هایی که می‌شود برای شما به حقیقت می‌پیوندد و چه تعداد از آنها اشتباه از آب درمی‌آید؟ درواقع بسیاری از افراد سعی می‌کنند پیشگویی‌های درست را به یاد داشته باشند و آنهایی که اشتباه بوده را فراموش کنند، اعتماد و اعتقاد به طالع‌بینی می‌تواند خطرناک و آسیب‌رسان باشد، زیرا باعث می‌‌شود انسان‌ها به جهان معقولانه نگاه نکرده و از توانایی خود برای ساختن زندگی‌شان استفاده نکنند.

فال و تاثيرات آن در زندگي ....

 

این روزها انگار فال و فالگیری و نظایر این‌ها رونق زیادی پیدا کرده‌اند، افراد زیادی هستند که به فالگیرها مراجعه می‌کنند و حرف‌های آن‌ها را در زندگی‌شان به کار می‌بندند و این‌ کارها از میل آدم‌ها به کشف بیشتر نشات می‌گیرد، در واقع در طول تاریخ همواره آدم‌ها به‌دنبال کشف بوده‌اند‌؛ کشف خودشان، زندگی و آینده‌شان. آن‌ها دوست دارند درمورد خودشان اطلاعات مفیدی را به‌دست آورند، مثلا هرجا کتاب‌هایی یا تست‌هایی درباره خودشناسی و زندگی آینده وجود دارد کنجکاو و علاقه‌مند می‌شوند که ببینند چه چیزی می‌توان در آن یافت یا اگر در یک مهمانی با یک روان‌شناس برخورد کنند خیلی علاقه‌مند می‌شوند که درباره خودشان با او صحبت کنند و نظر او را بدانند و در حالت افراطی نیز به فالگیر و امثال این‌ها مراجعه می‌کنند تا از آینده خبر‌دار شوند. اما چه حالتی در این میان بیماری است؟

ترس از اتفاقات

همیشه پشت رفتار فرد باور‌هایی وجود دارد که باعث به‌وجود آمدن رفتار خاص‌ می‌شود. آدم‌ها می‌خواهند درباره آینده اطلاعات به‌دست آوردند تا بتوانند رفتارهای خودشان و اتفاقات را پیش‌بینی کنند و به همین دلیل است که سراغ کتاب‌های طالع‌بینی، فال و… می‌روند. اگر بتوانید باورهای پشت رفتار را بشناسید و بدانید که آیا آن باور درست است یا نه، می‌توانید درباره رفتار هم قضاوت کنید. کسی که باورش این است و فکر می‌کند که می‌تواند همه چیز آینده را کنترل کند و اتفاقات را طبق میل خود پیش ببرد و از اتفاقات ناگوار می‌ترسد، به‌طور طبیعی به سمت تلاش برای پیش‌بینی کردن آینده می‌رود.

در این خطاها غرق نشوید

در روان‌شناســی شنــاختی (شناخت‌درمانی) مبحثی به نام خطاهای شناختی داریم که می‌گوید؛ در ذهن‌ آدم‌ها یک خطاهایی وجود دارد و یکی از این خطاها «پیشگویی» است، یعنی آدم‌ها از قبل و پیش از آن‌که اتفاقی برای‌شان بیفتد بدون هیچ دلیلی چیزهایی را درباره اتفاقات آینده می‌گویند. نمونه‌ این خطاها همان قضاوت کردن درباره دیگران است. نباید در این خطاها غرق شد، استفاده از راه‌های چون فال‌قهوه و طالع‌بینی و. . . هم می‌تواند نمونه‌هایی از این خطاها باشد.

ریشه ترس‌ها

یکی از دلایلی که افراد به پیشگو مراجعه می‌کنند این است که می‌خواهند تلاش کنند تا زندگی آینده‌شان را به میل خودشان بسازند چون نگران هستند و از آینده می‌ترسند، این‌گونه افراد باید از خود بپرسند، نگران چه هستند تا شاید بتوانند ریشه ترس‌های خود را پیدا کنند. مسلما وقتی فردی به‌دنبال فال و پیشگویی و… می‌رود، معمولا آن آرامش حقیقی را در دنیای درونی خود تجربه نمی‌کند، چنین افرادی روحی ناآرام دارند و برای تسکین خود سراغ چنین روش‌هایی می‌روند اما متاسفانه با این روش‌ها هم آرام نمی‌شوند و حتی بیشتر آسیب می‌بینند اما چون کسانی که آرامش دارند و زندگی را با همه اتفاقات خوب و بد آن قبول کرده‌اند، آنقدر خود را توانمند می‌بینند که درصورت وقوع اتفاقات مختلف در زمان مناسب واکنش نشان دهند و سراغ پیشگو، فال و… نمی‌روند.

جای خالی معنویت

آدم‌هایی که تمام امورات‌شان را با فال و پیشگویی و… می‌گذرانند در زندگی‌شان جای چیزی خالی است و می‌خواهند به طرق مختلف به این احساس خلأ پاسخ دهند. در واقع این آدم‌ها آن اعتماد لازم را به‌خود ندارند که بتوانند در موقعیت‌های مختلف رفتار مناسب داشته‌باشند تا بتوانند مسائل‌شان را حل کنند و از پس آن‌ها بربیایند یا حتی از دیگران کمک بگیرند. آن‌ها این اعتماد را به‌خود ندارند و حتی در یک نگاه وسیع‌تر آن‌ها توجه نمی‌کنند که در زندگی اگر تمام تلاش‌شان را هم بکنند اما در یک جایی دیگر کاری از دست آن‌ها برنمی‌آید و باید به قدرت الهی توکل کنند و همه چیز را به او بسپارند. پژوهش‌های مختلف هم نشان‌داده‌اند وقتی معنویت در زندگی آدم‌ها جریان پیدا کند می‌تواند آثار مختلف و مثبت داشته باشد.

تحصیلکرده‌ها هم فال می‌گیرند؟

آدم‌های تحصیلکرده بسیاری وجود دارند که به سراغ روش‌هایی چون فال و پیشگویی و… می‌روند اما چرا؟ زمان‌هایی برای آدم‌ها فال، پیشگویی و چیزهایی شبیه این، تنها جنبه خنده و تفریح پیدا می‌کند. من بارها مراجعانی تحصیلکرده و اهل‌کتاب داشته‌ام که به‌عنوان تفریح سراغ کتاب‌های طالع‌بینی، فال و… می‌رفتند اما وقتی با همین آدم‌ها مشاوره می‌کنم وذره ذره پیش می‌رویم، می‌بینم که در جایی حرف‌های فالگیر و نگرش‌هایش روی آن فرد و تصمیم‌گیری‌هایش تاثیر گذاشته‌است. این‌گونه آدم‌ها فراموش می‌کنند، خودشان قوه تفکر و اندیشه‌ای دارند و می‌توانند با فکر، تحلیل و سنجیدن شرایط تصمیم بگیرند. این‌که کسی از توانایی درست فکر کردن برخوردار باشد لزوما با تحصیلات بالا به‌دست نمی‌آید. نوع نگرش اینگونه آدم‌ها ایجاب می‌کند که برای اتفاقات زندگی به‌دنبال سریع‌ترین راه‌حل‌ها باشند و به جای این‌که خودشان قدمی بردارند و تصمیم بگیرند به‌دنبال کسی می‌گردند که راه درست را به آن‌ها نشان دهد و در نتیجه به‌دنبال راه‌هایی ساده فال و پیشگویی و… می‌روند.

کف‌بینی علمی نیست

اگر قرار بود از طریق کف دست زندگی آدم‌ها خوانده شود، تمام کتب و نظریه‌های روان‌شناسی به این سمت می‌رفتند و همه دنیا از این معجزه استقبال می‌کردند اما با خود فکر کنید چرا کف‌بینی و فال و نظایر آن‌ها جزو هیچ‌کدام از رشته‌های علمی نیست یا هیچ‌کتاب یا کنفرانس یا سمینار علمی در این زمینه وجود ندارد؟ چون هیچ منبع علمی در این زمینه وجود ندارد. وقتی فردی مبنای زندگی‌اش را بر یک‌سری گفته‌های غیرعلمی می‌گذارد احتمال این‌که با موقعیت‌های خطرناک یا شکست مواجه شود خیلی زیاد است.

زن و شوهری که با فال ازدواج کردند!

زوجی را سراغ داشتم که زمانی که می‌خواستند برای ازدواج با هم تصمیم بگیرند به جای آن‌که سراغ روش‌های علمی بروند، به فالگیر و پیشگو مراجعه کرده ‌بودند تا او به آن‌ها بگوید که آیا زندگی آن‌ها خوب خواهد بود یا نه و از آن جا که فالگیر هم به‌دنبال نفع شخصی خود بود‌ه‌ است، به آن‌ها گفته زندگی خوبی خواهند داشت و چند توصیه هم کرده بود اما این زوج بعد از ۲ سال به‌شدت باهم مشکل پیدا کرده بودند و هرچه تلاش می‌کردند نمی‌توانستند مسائل‌شان را حل کنند. اگر این زوج به جای این‌که قبل از رسیدن به مشکل و در همان زمان ازدواج به جای مراجعه به فالگیر به مشاور و متخصص در این زمینه مراجعه می‌کردند، تفاوت‌های‌شان را بهتر می‌دیدند و آگاهانه‌تر برای ازدواج تصمیم می‌گرفتند.

خانم‌ها بیشتر فال می‌گیرند؟

آمار دقیقی وجود ندارد که خانم‌ها بیشتر فال می‌گیرند یا آقایان ولی اگر بخواهیم به تجربه‌ها نگاه کنیم خانم‌ها بیشتر از آقایان به سمت فال‌گیری و پیشگویی و… می‌روند اما چرا؟ خانم‌ها ارتباطات بیشتری با هم دارند و بیشتر هم ارتباط کلامی برقرار می‌کنند از طرف دیگر خیلی تلاش می‌کنند زندگی خوب و با ثباتی داشته باشند زیرا آرامش زندگی خیلی مهم است اما آقایان ساده‌تر نگاه می‌کنند. آن‌ها به خاطر ارتباطات کلامی کمتر و حتی گزینشی‌تر وارد بسیاری از مسائل نمی‌شوند و در سطح خاصی ارتباط‌شان را نگه می‌دارند ولی نمی‌توان حکم کلی داد و من بارها بارها آقایانی را دیده‌ام که به‌شدت به فال و پیشگویی عقیده داشته‌اند البته این موضوع به تحصیلات و نوع باور و فرهنگ نیز بستگی دارد.

راهی برای فرار از اضطراب

نمی‌توان گفت همه افراد افسرده اهل فال و پیشگویی هستند ولی خیلی از افراد افسرده و مضطرب به چنین راه‌‌حل‌هایی متوصل می‌شوند. از آن‌جا که افسرده‌ها معمولا با اضطراب‌ و ترس‌هایی، بیماری‌شان آغاز می‌شود وخودشان را در حل مسائل زندگی ناتوان می‌بینند و در نتیجه برای حل مشکلات‌شان سراغ فالگیر و پیشگو می‌روند. زیرا تجربه‌های ناموفق فراوانی که داشتند این احساس را به آن‌ها می‌دهد که خودشان نمی‌توانند تصمیم بگیرند و در نتیجه همه چیز را رها می‌کنند.

روان‌تان را به هرکسی نسپارید

هیچ کنترل خاصی روی فالگیرها و افراد مانند آن‌ها نیست، هیچ نظارتی بر گفته‌های آن‌ها وجود ندارد، آن‌ها هیچ علم تاییدشده‌ای ندارند و… به همه این دلایل ما نباید مهم‌ترین بخش وجودی‌مان یعنی روان‌مان را در اختیار آن‌ها قرار دهیم تا هرچه می‌خواهند بگویند و وارد ذهن و روان ما کنند. همان‌طور که از جسم‌مان محافظت می‌کنیم و اجازه نمی‌دهیم کسی به آن آسیب بزند، باید از روان‌مان هم محافظت کنیم و اجازه ندهیم هر کسی هر چیزی را وارد آن کند. آیا در مورد جسم خودمان حاضر هستیم به هر پزشکی مراجعه کنیم یا این‌که تنها به‌دنبال پزشکان متخصص و با تجربه می‌گردیم؛ با زندگی و دنیای درون خودمان هم باید به همین روش برخورد کنیم و اجازه ندهیم هرکس وارد آن شود و تصمیم بگیرد. آیا برای دردهای جسمی به فالگیر مراجعه می‌کنید که بخواهید برای درد‌‌های روحی و روانی او مشکل‌تان را حل کند؟

وقتی خودشان را قبول ندارند

آدم‌هایی زندگی خودشان را برپایه فال و فالگیری و امثال آن می‌گذارند که خودشان، خودشان را باور ندارند، خودشان را نمی‌توانند تایید کنند و منتظرند دیگران به آن‌ها تایید بدهند. در درون خود این آدم‌ها فضای مثبتی وجود ندارد و به همین دلیل به‌دنبال کسی هستند که این فضا را به آن‌ها بدهد.

چقدر فال و فال‌بینی منجر به اختلاف بین زوج‌ها می‌شود

بسیار زیاد دیده‌ام که این مقوله فال‌و‌فالگیری اختلاف‌هایی را بین زن و شوهر به‌وجود آورده‌است، چون متاسفانه یکی از راه‌هایی است که زوج‌ها استفاده می‌کنند. البته این روزها بسیاری از زوج‌ها متوجه شده‌اند که راه‌های دیگری هم برای حل اختلاف وجود دارد. حتی آقایی را می‌شناسم، برای این‌که بفهمد همسرش او را دوست دارد یا نه به فالگیر مراجعه کرده‌بود، درصورتی که به راحتی می‌توانست با همسرش صحبت و مشکل را حل کند.

مشکلات شخصیتی

یکسری از اختلالات روان‌شناختی هستند که افراد مبتلا به آن به سمت فال‌گیری و باورهای خاص می‌روند، برای مثال اختلال پارانوئید(سوءظن) یا توهم و هذیان می‌تواند به این سمت برود، آن‌هایی که اضطراب را تجربه می‌کنند ممکن است به این سمت بروند و… متاسفانه افرادی که غرق در فالگیری هستند خودشان را آنقدر موجه می‌دانند و راه‌شان را درست می‌دانند که دلیلی نمی‌بینند به متخصص مراجعه کنند. این افراد همه زندگی خود را بر فال‌وفالگیری قرار داده‌اند و کاملا روند عادی زندگی‌شان مختل شده‌است. اصولا ما در روان‌شناسی می‌گوییم هر چیزی که کارکردهای مهم زندگی را به هم ریخته ‌باشد و باعث شده‌باشد که ابعاد مختلف زندگی تحت‌تاثیر قرار بگیرد جای سوال دارد و باید بررسی شود و می‌تواند به‌عنوان بیماری مطرح شود.

آن‌هایی که شجاعت قبول مسئولیت ندارند

قضیه فال و فالگیری در زمان تصمیم‌گیری‌ها خیلی مطرح می‌شود؛ آدم‌ها در این موقعیت برای این‌که خودشان مسئولیت به‌عهده نگیرند، تصمیم‌گیری را برعهده فرد دیگری می‌گذارند. فردی را می‌شناختم که شخص بسیار توانمندی و شایسته‌ای بود، فالگیری به او گفته‌بود، در آینده به جایی می‌رسد که خوب نمی‌تواند انتخاب کند و یک آدم پیر در اقوام به او کمک خواهد کرد. این فرد هر جای زندگی به مشکلی برمی‌خورد با خود می‌اندیشید این همان مشکلی است که نمی‌تواند حل کند و در نتیجه تمام زندگی‌اش را سپرده بود به خانواده‌که همین باعث شده‌ بود، خانواده‌ در زندگی‌اش مداخله کنند. آیا این تفکری اشتباه نیست که همه توانایی‌های‌مان را کنار بگذاریم و نگران آینده باشیم. او به همین طریق قدرت تفکر و تصمیم‌گیری خود را از دست داده‌بود.

وقتی ناآگاهی و خرافات رنج را افزون می‌کنند

زوجی را می‌شناختم که می‌خواستند با هم ازدواج کنند، مادر پسر برای مطمئن‌شدن به فالگیری مراجعه کرده‌ و همان حرف‌ها باعث به‌وجود آمدن اختلاف شده‌ بود، چون حرف‌هایی زده‌بود که درباره عروس صحت نداشت و درنتیجه سوءتفاهم‌ها و این حرف‌ها همه چیز خراب شد، درحالی‌که این زوج از نظر شخصیتی به هم شبیه بودند و می‌توانستند زندگی خوبی داشته‌باشند ولی به واسطه نگرش غلط مادر و نگرانی‌های بی‌اندازه او همه چیز خراب شد. هر روش زمانی خوب است که برای زندگی ما موثر باشد، روان ما را شادتر کند، آرامش بیشتر و احساس‌ بهتری به ما بدهد نه این‌که حال‌مان را بدتر کند و نگرانی‌های‌مان را افزون‌تر. باید یادآور شد بیشتر رنج ما در زندگی ناشی از ناآگاهی‌هاست، در زندگی به خاطر تصمیم‌های ناآگاهانه و نابجایی که می‌گیریم رنج می‌بریم اما می‌خواهیم مرتب همه تقصیر را به گردن دیگران بیندازیم و بگوییم آن‌ها مقصر هستند و از زیر مسئولیت شانه خالی کنیم.

به آنچه دوست دارید فکر کنید

فکرهای‌ درون ذهن ما انرژی دارند و این انرژی تنها در کاسه‌سر باقی نمی‌ماند بلکه در سراسر هستی پخش می‌شوند. نظریه‌ای به نام جهان‌های موازی وجود دارد که می‌گوید ما به همه ابعاد هستی وصل هستیم، اگر هستی را یک صفحه شطرنجی درنظر بگیریم، ما در نقطه‌ای از این صفحه شطرنجی هستیم و از طریق خطوط ‌صفحه به دیگر ابعاد هستی مرتبط هستیم وقتی فکری به‌وجود می‌آید تنها در ذهن ما نمی‌ماند بلکه در سراسر هستی پخش می‌شود و روی همه‌چیز اثر می‌گذارد. مثلا من کسی را می‌شناختم که به واسطه حرف فالگیری فکر می‌کرد نباید ازدواج کند، به‌طور تصادفی در شب عروسی او چند اتفاق افتاد و بعد او مرتب با خود فکر می‌کرد حرف آن فالگیر درست بوده‌است. در واقع آن اتفاق‌ها به خاطر فکری است که مدام منتظر پیشامدهای بد است. متاسفانه آدم‌ها یاد گرفته‌اند به چیزهایی که دوست ندارند فکر می‌کنند و در نتیجه به هما‌ن‌ها می‌رسند، آن‌ها کمتر به آنچه دوست دارند فکر می‌کنند، آن‌ها بیشتر آنچه را نمی‌خواهند می‌گویند. یادتان نرود هر چه را در ذهن بپرورید در نهایت زندگی‌تان همان خواهد شد.

وقتی نمی‌توانید حقیقت را ببینید

حتی اگر فالگیرها حرف‌های خوب و انرژی‌دهنده‌ای به فرد بگویند، باز هم گوش کردن به حرف‌های آن‌ها ریسک بالایی دارد، چرا؟ چون ممکن است باعث شود که نتوانیم حقیقت را به‌طور کامل ببینیم، مثلا زوجی بودند که فالگیر به آن‌ها گفته بود خوشبخت خواهند شد و در نتیجه چشمان خود را بستند و در همان مرحله ازدواج تفاوت‌های‌شان را ندیدند و همین امر چند سال بعد برای‌شان مشکل ایجاد کرد.

برای فالگیر‌ها، فال‌گرفتن یک شغل و کاسبی است به همین دلیل آن‌ها هم مثل همه افراد کاسبی‌ دیگر سعی می‌کنند کار خود را بهبود دهند، در واقع آن‌ها روزبه‌روز بیشتر تلاش می‌کنند، ذهن افراد را در دست بگیرند. فال و فالگیری باید تنها در همان حد خنده و تفریح باقی بماند، نباید آن را بی‌جهت بزرگ کرد تا بتوان خلأ‌های زندگی را با آن پر کرد.

 
دو شنبه 18 دی 1391برچسب:,,,, :: 17:13 :: نويسنده : ஜ۩۞۩ஜ♥يه دوست♥ஜ۩۞۩ஜ

زيباترين اس ام اس هاي عاشقانه -2

 

زيباترين اس ام اس هاي عاشقانه -2

 

غزل غزل بیاد تو، قدم قدم فدای تو

نفس نفس برای تو، منم همش بیاد تو...

 

ღ♥ღ

 

دوباره فال حافظ میگیرم....

دوباره توی فالمی...

همیشه در خیالتم...

اگر چه بی خیالمی...

 

ღ♥ღ

 

نفس بده که برایت نفس نفس بزنم...

نفس به جز تو نخواهم برای کس بزنم...

مرا اسیر خودت کرده ای دعایی کن...

که آخرین نفسم در این قفس بزنم...

 

ღ♥ღ

 

کاش میشد قصه رفتن را وقت گفتن بی صدا تغییر داد...

کاش میشد سرنوشت خویش را خود نوشت و بر کف تقدیر داد...

 

ღ♥ღ


خدایا، آنکه در تنهاترین تنهاییم، تنهای تنهایم گذاشت....

خواهشی دارم...

تو در تنهاترین تنهاییش تنهای تنهایش نذار...

 

ღ♥ღ

 

یه گونی عشق تقدیم تو باد....

عشقش واسه خودت، گونیش هم واسه نون خشکاتون...

 

ღ♥ღ

 

بیادتم....

حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ در حسرت یافتنت تمام کوچه ها را قدم بزنم...

 

ღ♥ღ

 

ضربان قلبم رو روی خنده های تو تنظیم کردم...

بخندی تا زنده بمونما...

 

ღ♥ღ

 

وقتی تو نیستی همه نیستن...

نه که نیستن!

هستن!

ولی مثل تو نیستن!

 

ღ♥ღ

 

گاه سکوت معجزه میکند...

و تو می آموزی که همیشه بودن در فریاد نیست...

 

ღ♥ღ

 

بیست رو ضربدر 777 بکن.

دوباره در 13 ضرب کن.

هرچی در اومد تو همونی!

 

ღ♥ღ

 

با اشکی که از دوریت بر چهره دارم...

تو را تا صبح محشر دوست دارم...


ღ♥ღ

 

نه چتر با خود داشتی...

نه روزنامه...

نه چمدان...

عاشقت شدم...

از کجا باید میدانستم مسافری؟؟؟

 

ღ♥ღ

 

دلخوش از آنیم که حج می رویم / غافل از آنیم که کج میرویم / کعبه به دیدار خدا می رویم/ او که همین جاست کجا میرویم/ حج به خدا جز به دل پاک نیست ؟/ شستن غم از دل غمناک نیست ؟/ دین که به تسبیح و سر و ریش نیست / هر که علی گفت که درویش نیست / صبح به صبح در پی مکر و فریب / شب همه شب ناله و امن یجب...

 

ღ♥ღ

 

اگه سراب دیدید ، تظاهر کنید که ازش آب میخورید و سیراب رد میشید.

نزارید به دروغش افتخار کنه

 

ღ♥ღ

 

زندگی رو از شیشه ی جلو نگاه کن ، نه از آیینه ی عقب . . .

 

اس ام اس های عاشقانه بسیار زیبا
یه حساب تو دلتنگی هات برام باز کن

شاید برنده کل دلتنگی هات شدم  !



ای غصه مرا دار زدی خسته نباشی /  آتش به شب تار زدی خسته نباشی

ای غصه دمت گرم که در لحظه ی شادی /  با رگ رگ من تار زدی خسته نباشی . . .



امشب دلم از آمدنت سرشار است / فانوس به دست کوچه دیدار است

آنگونه تو را در انتظارم که اگر / این چشم بخوابد ، آن یکی بیدار است !



۱ ۲ ۳ ۴

هزار هزار  قطاز قطاز

پاییز و بهار

دیوونه وار تو لاله زار

تو بیشه زار مثل بهار

بالا بری پایین بیای

دوستت دارم دیوونه وار !



چشات دیگه از من خسته و سیره / اما هنوز چشمای من اسیره

فقط بدون که این دل شکسته / منتظره بگی واست بمیره . . .


هر کسی را نه بدان گونه که « هست »، احساس می کنند

بدان گونه که « احساسش » می کنند ، هست


اگر دارم دلی فدای دوست میسازم / در این دنیای بی حاصل به لطف دوست میسازم . . .



سر و پایت طلا باشه گل من / وجودت بی بلا باشه گل من

به غیر از من اگر یاری بگیری / الهی بی وفا باشه گل من !



قلب ها شیشه های احساسند ، تقدیم به وجودی که احساس قلبش منم . . .


همیشه این واسم سوال بود که عشق چیه ؟

اما الان با تو به زیباترین جواب رسیده ام  . . .



سه نوع گل داریم : یکی تو خونه ، یکی تو گلخونه ، یکی داره اس ام اس میخونه  !



در شیارهای قلبم به دنبال کدامین عشق می گردی ؟

عشق من در آینه ای است که هر روز به آن می نگری . . .



به سلام ها دل نمی بندم ، از خداحافظی ها غمگین نمی شوم

دیگر عادت کرده ام به تکرار یکنواخت دوری و دوستی خورشید و ماه  . . .



خدایا طاقت هجرش ندارم ، تو میدانی که او را دوست دارم

شده در زندگی لیلای عشقم ، و من مجنون عشقش در دیارم



افسار دلم دست خدا بود چنین شد  / ای وای اگر دست خودم بود چه می شد ؟

مقصود دلم مهر و وفا بود چنین گشت / گر مقصود دلم جور و جفا بود چه می شد . . . ؟



ای عشق،  شکسته ایم، مشکن ما را / اینگونه به خاک ره میفکن ما را

ما در تو به چشم دوستی می بینیم / ای دوست مبین به چشم دشمن ما را . . .


از نفرت تا علاقه یک محبت

از دشمنی تا دوستی یک لبخند

از جدایی تا پیوند یک قدم

از دوری تا صمیمیت یک اس ام اس !
 

صفحه قبل 1 صفحه بعد